در قرآن کريم، قصههاي فراواني از انبياء و قومها و اتفاقات گذشته بيان شده که نکاتي درباره قصههاي قراني به اين شرح است:
1- بنا به تحقيق، 208 قطعه داستاني در قرآني مجيد آمده است که برخي ادامه برخي ديگر ميباشند و بعضي از آنها نيز کامل و مستقل هستند.
2- 63 سوره از 114 سوره قرآن کريم، حاوي قصه و حکايتي است و اين يعني آن که بيش از نيمي از سورههاي قرآن، با هنر قصه پردازي به انتقال پيام خود پرداختهاند.
3- بيشترين قصههاي قرآني ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره ميباشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد.
4- بيشترين داستانهاي قرآني درباره حضرت موسي و قوم بني اسرائيل و فرعونيان است. پس از آن، بالاترين آمار متعلق به داستانهاي حضرت ابراهيم (ع) و داستانهاي حضرت عيسي (ع) و مادرش حضرت مريم (ع) است.
5- هيچ يک از داستانهاي قرآني براساس خيال پردازي يا شخصيتهاي فرضي نيست و همه قصههاي قرآن واقعيت داشتهاند و در واقع، روايتي الهي از يک رويداد حقيقي ميباشند.
6- گروهي از داستانهاي قرآن با استفهام تقديري آغاز ميگردند. اين نوع استفهام، يکي از صنايع ادبي در فن داستان نويسي است که مخاطب را تشويق ميکند تا قصه را پيگيري نمايد; (طه/9 و ص/20). در اين روش معمولا داستان با اين مقدمه آغاز ميگردد: «آيا اين خبر را شنيده ايد که …».
7- گروهي از داستانهاي قرآني با روش نوين چکيده نويسي آغاز ميشود؛ يعني قبل از شروع متن اصلي داستان، در جملات کوتاهي چکيده و هدف اصلي داستان ميآيد و پس از ايجاد آمادگي ذهني، به اصل مطلب ميپردازد. به عنوان نمونه، به آيات 10 تا 20 سوره اعراف، داستان آفرينش مراجعه نماييد.
- گاهي از همين روش به صورت مع استفاده شده است؛ يعني ابتدا داستان اصلي آورده شده، سپس به بيان خلاصه و چکيده آن پرداخته شده است تا در جمع بندي به خواننده کمک نمايد، (آل عمران/59).
9- شيوه قرآن در بيان قصههاي عاشقانه بسيار لطيف و عبرت انگيز است. در قرآن کريم سعي شده است تا با مسائل عشقي به صورت سمبليک و اشاره وار برخورد شود و از ارائه جزئيات يا به زبان آوردن صريح و زننده، خودداري شود. با خواندن داستان يوسف و زليخا، اين نکته را در خواهيد يافت.
10- يک نکته جالب در داستانهاي قرآني، شکسته شدن حصار زمان است. گاهي حتي يک داستان را در دل داستان ديگر آمده است؛ در حالي که در زمانهاي مختلف رخ دادهاند. اين خصوصيت قرآن، باعث ميگردد تا انسان با دقت و موشکافي، سعي در چيدن صحيح قطعات مختلف اين داستانها نمايد و تمرکز بيشتري پيداکند.
11- نکته زيبا ديگر آن است که در قصههاي قرآني، جايگاه خاص ن و نقش تعيين کننده و محوري آنان در اغلب داستانهاي قرآني است، (تحريم 10 و 11). ن در داستانهاي قرآني، به وضوح معرفي ميگردند و شخصيتي مستقل دارند.
12- قرآن در جاهايي که ميخواهد الگويي عمومي ارائه کند و يا اندرزي فراگير در داستانهاي خود مطرح کند، از کلمات عامي مانند مردي از خاندان فرعون (مؤمن/28)، يا زن لوط و زن نوح (تحريم/10)، استفاده ميکند.
درباره این سایت